عشق بین ما پارت 3
| لیدی نوار
از زبان مرینت: آدرین اومد خونمون فقط من و اون خونه بودیم مامان بابام بیرون بودن داشت بهم نزدیک میشد منو چسبوند به دیوار میخواستیم همو ببوسیم که گوشی آدرین زنگ خورد
از زبان آدرین : داشتیم همو میبوسیدیم که بابام زنگ زد
گ:سلام آدرین کجایی
آ: سلام بابا بیرونم
گ:بیا خونه نگرانت شدم از بعد ناهار یهو غیبت زد
آ:بابا نگران نباش جام امن هست
گ: همین الان بیا خونه خداحافظ
آ:باشه خداحافظ
آ:مرینت من باید برم خونه فردا میبینمت خداحافظ
م: خداحافظ
از زبان آدرین:رفتم خونه یهو با یه صحنه خیلی خیلی خیلی خیلی بد مواجه شدم دیدم
خوب بچه ها این پارت هم تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه تا پارت بعد بای