انتقام 1
| هستی
سلام بچه ها من مرینت هستم و در یک خانواده ی ثروتمند زندگی میکنم اما یک روز یک آدم پلید اومد و پدر و مادرم رو کشت ومن هم انداخت بیرون و مال و اموالم رو بالا کشید من رو یک پسر دقیقا هم سنو سال خودم بود رفت مادر و پدرشو صدا زد اونا اومدن و من رو به خونشون بردم گفتن اگر میخوای این جا زندگی کنی باید با پسر من ازدواج کنی من هم گفتم باشه
امید وارم خوشتون اومده باشه
تا رمان بعدی
بای بای